*
*
*
*
*
*
*
java script by:HGS.BLOGFA.COM




a href="ymsgr:sendim?Your ID">http://opi.yahoo.com/online?u=sina_appadana&m=g&t=2">



java script by:HGS.BLOGFA.COMjava script by:HGS.BLOGFA.COM ای داد و بی داد - به وبلاگ سینا خوش آمدید ستیز ، تدبیر را باطل کند . [نهج البلاغه] بازدید امروز: 0 کل بازدیدها: 8698
ای داد و بی داد - به وبلاگ سینا خوش آمدید
|  RSS  |
| خانه |
| شناسنامه |
| پست الکترونیک |
| مدیریت وبلاگ من |

|| موضوعات وبلاگ من ||
|| اشتراک در خبرنامه ||   || لوگوی وبلاگ من || ای داد و بی داد - به وبلاگ سینا خوش آمدید

|| لینک دوستان من ||
افغان کلیپ
هزارگی رادیو
پارسی موزیک
بی بی سی
ترانه باران
گوگل
سیاه هکر
زندگی بی عشق ممنوع
عشقولانه
بازی و سرگرمی
دنیای کُد
فقر در افغانستان
کد جاوا
بی تو هرگز
وبلاگ هانیه صالحی

|| اوقات شرعی ||

|| مطالب بایگانی شده || زمستان 1384

|| آهنگ وبلاگ من ||

|| sina_appadana|| یــــاهـو
ای داد و بی داد
نویسنده: سینا(شنبه 84/11/22 ساعت 9:45 صبح)

عشق آن باشد که بلبل با رخ گل می کند


              صد جفا از خار می بیند تحمل می کند               


شبی از پشت یک تنهایی نمناک و بارانی؛ ترا با لهجه گل های نیلوفر صدا کردم. تمام شب برای با طراوت ماندن باغ قشنگ آرزوهایت دعا کردم. پس از یک جستجوی نقره ای در کوچه های آبی احساس تو را از بین گل هایی که در تنهایی ام روئید؛ با حسرت جدا کردم و تو در پاسخ آبی ترین موج تمنای دلم گفتی دلم حیران و سرگردان چشمانی است رویایی و من تنها برای دیدن زیبایی آن چشم تو را در دشتی از تنهایی و حسرت رها کردم همین بود آخرین حرفت و من بعد از عبور تلخ و غمگینت حریم چشم هایم را بروی اشکی از جنس غروب ساکت و نارنجی خورشید وا کردم نمی دانم چرا رفتی نمی دانم چرا؛ شاید خطا کردم و تو بی آن که فکر غربت چشمان من باشی نمی دانم کجا؛ تا کی؛ برای چه؛ ولی رفتی و بعد از رفتنت باران چه معصومانه می بارید و بعد از رفتنت یک قلب دریایی ترک برداشت و بعد از رفتنت رسم نوازش در غمی خاکستری گم شد و گنجشکی که هر روز از کنار پنجره با مهربانی دانه بر می داشت تمام بال هایش غرق در اندوه غربت شد و بعد از رفتن تو آسمان چشم هایم خیس باران بود و بعد از رفتنت انگار کسی حس کرد من بی تو تمام هستی ام از دست خواهد رفت کسی حس کرد من بی تو هزاران بار در هر لحظه خواهم مرد و بعد از رفتنت دریا چه بغضی کرد کسی فهمید تو نام مرا از یاد خواهی برد و من با آنکه می دانم تو هرگز یاد من را با عبور خود نخواهی برد هنوز آشفته چشمان زیبای توام برگرد!

---------------------------------------------------------------------------------


  کاش معشوقه زعاشق طلب جان می کرد


 

                     تا که هر بی سر و پایی نشود یار کسی



نظرات دیگران ( )

java script by:HGS.BLOGFA.COM java script by:HGS.BLOGFA.COM

Powered by Mahsa Adib ◄┤

#FFFFFF